قسمت آخر
ـ و کسی که از عمد روزه خواری می کنه ... یعنی کسیه که از عمد بعد مادی رو انتخاب می کنه ... و با اختیار، بخش های شرطی شده شیطان رو انتخاب می کنه و بهش اجازه ورود میده ... برای همین هم شکستن شرط ها و پایه ریزی های شیطان واسش سخت تره ... چون حرکتش آگاهانه است ... خودش به صورت کاملا آگاهانه بعد اول و دوم وجودش رو یکی کرده ... که مثل ساختن یه بزرگراه عریض و عالی برای عبور و مرور داده های شیطانه ...
شراب هم همین طور ... کسی که اون رو می خوره چون آگاهانه خلاف فرمان خدا عمل کرده ... وقتی روزه بگیره ... روزه فقط می تونه تاثیر مخرب عمل گذشته اون رو برطرف کنه ... که اونم بستگی به این داره که شخص با رفتار اشتباه و آگاهانه اش چقدر از بعد سومش رو نابود کرده باشه ...
واسه همینه که روزه اش پذیرفته نمیشه ... این پذیرش یعنی اجازه ورود به بعد سوم ... خودش این پذیرش و اجازه نامه رو نابود کرده ... و ظرفیت فعال کردن این بعد رو از خودش گرفته ... عملا همه چیز و تمام عواقب بعدیش انتخاب خود انسانه ...
خدا رحمت خاص خودش رو توی این ماه می فرسته ...
چون انسان بدون هدایت خاص، قدرت درک این بعد رو نداره ... انسان رو مجبور می کنه خودش رو برای 11 ماه بعد واکسینه کنه ... مثل سرپرستی که به زور بچه رو واکسینه می کنه ... چون اگه به زور این واکسینه شدن انجام نشه ... ممکنه تا زمانی که اون اینقدر بزرگ بشه که قدرت درک پیدا کنه ... دیگه خیلی دیر شده باشه ...
خدا انسان رو در این اجبار قرار میده ... و از طرفی تمام منافع و چیزهایی رو که می تونه اونها رو تشویق کنه رو توی این ماه قرار میده ... مثل بچه ای که بهش قول میدن اگه درس هاش رو خوب بخونه براش چیزی بخرن ...
خدا هم این ماه رو فقط برای خودش قرار میده ... چون فقط بعد سوم هست که می تونه انسان رو جانشین خدا کنه ... پس تمام تشویق ها رو مثل بخشش ... رحمت و مغفرت ... عنایت ... استجابت دعا ... در این ماه قرار میده ...
و چون فرد غیر از تشویق ها و پاداش هایی که می گیره .... بعد سومش رو فعال کرده ... با ارتقای قدرت اون، در جایگاهی ورای ملائک قرار گرفته ... پس حقیقتا به بخشش و استجابت نزدیک تره ... چون فاصله اش تا خدا کمتر شده ... بالاتر از ملائک ... دیگه کسی برای دریافت پاسخ، نیازی به واسطه نداره ...
عملا خدا زمینه عروج و معراج انسان رو مهیا می کنه ... و کسی که به این عظمت پشت کنه ... خودش، حکم نابودی خودش رو امضا کرده ... و این معنای رقم زدن سرنوشت یک ساله است ...
خدا راست گفته ... توی رمضان، سرنوشت یک ساله انسان رقم می خوره ... اما سرنوشتی که خودت تصمیم می گیری چطور رقم بخوره ... و همه چیز به این بستگی داره ... چقدر در این تمرین یک ماهه موفق عمل می کنی؟ ... فقط از خوردن و آشامیدن اجتناب می کنی؟ ... یا دقیقا براساس سیره عملی ای که اسلام مقابلت گذاشته عمل می کنی؟ ... هر چقدر راه شیطان رو محکم تر ببندی و از این فرصت برای آزاد شدن ظرفیت بهتر استفاده کنی ... سرنوشت درست تری رو می تونی رقم بزنی ... و مسیر شیطان رو برای 11 ماه دیگه محکم تر ببندی ...
با اصلاح عملی خودت مورد غفران و بخشش قرار می گیری ... و با رفتار اصلاح شده، در آینده به جای انتخاب های شرطی و آلوده به افکار شیطانی ... انتخاب هایی با بعد روحی و الهی انجام میدی ... در نتیجه از آتش جهنم هم نجات پیدا می کنی ... و بقیه اش رو هم خدا کمکت می کنه و می بخشه ... چون خودش گفته رحمت من بر عذابم غلبه داره ... تو حرکت می کنی ... اون کمکت می کنه ... و نقصت رو هم می پوشونه ...
چند قدم رفتم عقب ... نفس عمیقی کشیدم و چشم هام رو بستم ... شادی عجیبی بند بند سلول های وجودم رو پر کرده بود و آرامشی که تا اون لحظه نظیرش رو احساس نکرده بودم ... چشم هام رو که باز کردم، هنوز تصویر و منظره زیبای حرم، در برابر وسعت دیدگان من بود ... چشم هایی که تازه داشت، حقیقت دیدن رو درک می کرد ...
ـ تو صدای من رو شنیدی ...
و اشک بی اختیار در برابر پرده نازک دیده من نقش بست ... حس و اشکی که جنس ناشناخته اش، مولود تازه وارد زندگی من می شد ...
ـ به خدای کعبه قسم می خورم ... خدایی هست و اون خدای یگانه شماست ...
به خدای کعبه قسم می خورم ... محمد، فرستاده و بنده برگزیده و زنده اوست ...
و به خدای کعبه قسم می خورم ... شما، اولی الامر و جانشینان خدا در زمین هستید ... و برای شما، مرگ مفهومی نداره ...
من شما رو باور کردم ... به شما ایمان آوردم ... اطاعت از فرمان شما رو می پذیرم ... و هرگز از اطاعت شما دست برنمی دارم ...